حرف هایی از جنس ترک

حرف هایی دارم از جنس غم وغصه ،از جنس اشک از جنس بغض های کش دار گلو گیر  از جنس نمیدونم چه طوری بیان کنم از جنس خسته ام از دروغ گفتن اره خیلی خسته ام از تکرار جملاتی که خودم هم بهش اعتقاد ندارم ، مهربان من و ببخش که امروز بهت به دورغ گفتم بابات از این دنیا راحت شد آخه نشد آخه آقا ولی هنوز دنیا دنیا آرزو داشت جه طوری از این دنیا راحت شد،مهربان من وببخش به خاطر اینکه بجایی که آروم کنمت زار زار اشک ریختم من و ببخش ....

آقا ولی مرد مهربونی بود واسش از خداآمرزش و برای دل صبور مهربان هم آرامش آرزو میکنم ...