آبجی مریم

چند ماه پیش که وبلاگ نداشتم وقتی هر شب میومدم نت اول وب بابک رو باز می کردم ٬و با دقت میخوندم با حساسیت تحلیل می کردم ٬گاهی ازش می رنجیدم ٬گاهی یاد خاطرات گذشتم می اوفتادم ٬اما  خیلی وقتها  پیش خودم میگفتم :چرا بابک تا اینجای ماجرا را تعریف کرد اما اسمی از من نیاورد ؟ خلاصه الان چند وقتیه که وبلاگ دارم (آیکون  وبلاگ پر خواننده داشتن )و میدونم علاوه بر مامان آبجی مریمم هم وبلاگم رو میخونه و گاهی حتی ناشناس برام کامنت هم میزاره ، پیش خودم گفتم :نکنه به خودش بگه روز معلم شد نرگس واسه بابا پست نوشت و بابک هم به همه معلم های بلاگستان تبریک گفت ٬اما حتی اسمی هم از من نبردن .گفتم :نکنه بگه تولد مهربان شد واسش نوشت ٬واسه مامان ناهید نوشت ٬اما حتی  یه بار نگفت :که ما تو دار دنیا یه آبجی مریم داریم . گفتم : نکنه اون هم مثل چند ماه پیش من که دلم از بابک میشکست ،دلش شکسته بشه و مثل بچگیهامون همونطور آروم  و بی سر وصدا   و مظلومانه کز کنه ، گفتم :که بگم ایها الناس ما یه آبجی مریم داریم گل و گلاب ،که معلم مهدکودکه ،مهربونه ،یک کم بیش از حد خونسرده ، اما دلش دریای دریاست .   

نظرات 10 + ارسال نظر
بابک شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 23:36

ولش کن بابا رو بهش نده پررو میشه

تو هم ماشالا یه لیست ورداشتی از فامیل همینطوری فرت فرت داری پست می نویسی
احتمالا بعدی واسه ننیه ؟ آره ؟

مریم یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 00:46 http://najvaye-tanhai.blogsky.com

سلام نرگس عزیز
فقط باید بگم که مریما یه جور دیگه آفریده شدن
اصلاً از اون اول خلقتشون هر کی قراره اسمش مریم باشه دلش رو محکم و با استقامت آفریدن
مریما همیشه یه غم توو دلشون دارن و غصه دارن
حساسن و دلنگرون و سنگ صبور
مراقب مریمت باش

آوا یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:11

وای خدا.مردم از خنده بابت
کامنت آرش خان جان...از
دست این آقایون..
تن مریم خانم عزیز
سلامت و دلشون
شاد..روزهمتون
مبارک.........
یاحق...

آوا یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:12

خط دوم اشتباه شد
آرش خان --->
بابک خان....
شرمنده..
یاحق...

مامان ناهید یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 13:08

باسلام مریم جان دختر گلم خیلی دوست دارم مخلصتم روز معلم هم مبارک نرگس جان دستت درد نکند خوب درمورد ابجی مریم نوشتی ولی مریم خیلی خانمتر از اینهاست

سمیرا یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 20:45 http://nahavand.persianblog.ir

از وجنات همه تون پیداست یه خانواده تکید...من همین حالا فهمیدم مامان ناهید مامان خودتونه چه خوب که مامانتونم وب میخوانه ...خداهمه تون رو برای هم نگهداره

آرشمیرزا دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 00:59

خداوند خاندان محترم اسحاقی را ( بجز بابک) محفوظ بدارد .
حفاظت از بابک در حوزه ی استحفاظی اینجانب است .

جزیره دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 18:58

چه پست جالبی بود. خیلی بوی صداقت میداد. من که کیف کردم
راستی بابک خان پست بعدی درمورد رادین
نرگس جوووووووووووووون شما قول داده بودیمن رادین میخام.یعنی پست در مورد رادین میخامحدالامکان یه عکس هم از کیامهر واقعی بزارین. دلم براش تنگ شده. اون هم خیلی جیگررررررررررررررررره.خدا نگهدار جفتشون باشه

مهربان دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 21:52 http://mehrabanam.blosky.com

درود بر همه اسحاقی ها....
از بزرگ تا کوچک
بخصوص عروسشون

محبوب دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:59 http://mahboobgharib.blogsky.com

من که آبجی مریم رو ندیدم ولی از خوبی هایی که از شما دیدم... از صفای مامان ناهید و از تعریف هایی که از پدرتون شنیدیم و تو و بابک که واقعا محشرین، معلومه که نفر پنجم این خانواده که مریم خانوم باشن و ما زیارتشون نکردیم، حتما یه گل از این گلستانن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد